نیستی , چون اهل غوغا نیستی
گُم شدی , در واژه پیدا نیستی
شعر را زیبا سرودن کار ماست
لایق , اشعار زیبا نیستی
گفته بودم , خانه در دل ساختی
دیگر اما , در دل ما نیستی
عشق تنها پیش تو بازیچه بود
تازه دانستم که لیلا نیستی
عاشقی هرگز سزاوارت نبود
چونکه در این راه شیدا نیستی
شعر تلخم با جنون امیخته
شانس اوردی که اینجا نیستی
بعد از این دیگر نگویم از تو من
با خود اندیشم به دنیا نیستی