تابه کی بازار را آشفته حالی , تا به کی؟
چاره اش را وعدهای پوچ و خالی , تا به کی؟
ما که درد خویش را در سینه پنهان ساختیم
دیگر اما این فشار و بار مالی , تا به کی؟
پول ملی ارزشی دیگر ندارد دوستان
بیخیالی ! بیخیالی !! بیخیالی !!! , تا به کی؟
زنده ماندن شد بجای زندگی بر ما حلال
زنده بودن بعد از این با جیب خالی , تا به کی؟
بدتر از دیروز امروز است و فردا سخت تر
تشنه بودن در مکان آبسالی , تا به کی؟
پاسخ اندیشه را با مشت محکم میدهند
مُهر کردن روی لبهای سوالی , تا به کی؟
باغ را با زوزه زاغ و زغن پُر کرده اند
انتظار نغمه های احتمالی , تا به کی؟
.